۱۳۹۱ آبان ۱۶, سه‌شنبه

ننگ بر سران رژیم اسلامی

ننگ بر سران حکومتی که ندانند " زمستان سپری می شود ، اما روسیاهی به ذغال می ماند . "!
خامنه ای خودکامه و احمدی نژاد بلاهت پیشه ، و مسؤلان بی خاصیت و دزد و چپاولگر رژیم منفور آخوندی بدانند ؛ هر قدر که بیشتر به ملت شریف ایران ظلم و تعدی می کنند ؛ به همان نسبت تنگنای قفس زندگی خودشان را باریک تر و فضایش را متعفن تر می نمایند !
مگر چند کودک بی گناه دیگر ، باید در مناطق زلزله زده در آذربایجان شرقی ، از سرما سیاه بشوند و جلوی چشم پدران و مادران خویش جان بدهند ؛ تا این اهریمنان حکومت ضد بشری جمهوری رنج آور و عذاب دهنده اسلامی ، به خودشان بیایند و بفهمند که در شرایط کنونی ، بازسازی خانه های درهم کوبیده شده زلزله زدگان ، حتی از نماز خواندن ایشان هم واجب تر و مهمتر است ؟!
نماینده اهر و هریس در مجلس آخوندی ، به خبرنگار روزنامه " جهان صنعت " گفته است ؛ هنوز چادرهائی که کشورهای دیگر برای کمک به زلزله زدگان آذربایجان فرستاده اند ؛ به دست ایشان نرسیده است ؛ چه رسد به بازسازی خانه های روستائیان در این مناطق !
وی گفته آماری که مسؤلین به عنوان عملکردهای خودشان در اختیار رسانه های عمومی گذاشته اند ؛ دروغ است و ریشه در حقیقت ندارد . عباس فلاحی باباخان ، نماینده اهر و هریس در آذربایجان شرقی در مجلس شورای اسلامی اعلام نموده ؛ که هنوز مسؤلان جمهوری اسلامی به وعده های خودشان در مورد بازسازی مناطق زلزله زده کوچکترین اقدامی ننموده اند و جهت اسکان دادن مردم آسیب دیده هیچ کاری را انجام نداده اند !
این نامردمان حکومت اهریمنی جمهوری پلید اسلامی ، آنقدر گرفتار رقابت های داخلی میان خودشان می باشند ؛ که حتی جهت آبرو دادن به خود و حکومت منفورشان هم ، در این مورد هیچ اقدامی نکرده اند . گوئی که این موضوع ، از نظر ایشان کوچکترین اهمیتی هم برایشان ندارد . و یا درک نمی کنند که در این زمستان بسیار سرد و سیاه ، برای مردم بی دفاع و زلزله زده این استان ، نمی توان فقط کمکهای هم میهنان ایشان اکتفا نمود ؛ و با اتکا به این نوعدوستی ها ، به زلزله زدگان یاری رساند !
شاید ، هم می دانند و هم می فهمند که اوضاع در چه شرایطی است ؛ اما از آنجائی که رفاه ملت ستمدیده ایران ، برایشان هیچ ارزش و اهمیتی ندارد ؛ نسبت به آنها چنین بی توجه و بدون احساس مسؤلیت می باشند . چه بسا که این کار را به عمد ، و با غرض ورزی و در تنگنا قرار دادن مردم هم به انجام می رسانند !
از این جرثومه های فساد و تباهی هرچه که بگوئید بر می آید . آنچه که برای ایشان قابل درک و فهم نیست ؛ برآشفتن و به خروش آمدن سیل خروشان مردم به جان آمده ایران است . هر قدر که سیاهی شب طولانی باشد ؟ باز هم سپیده خواهد دمید ، و چهره تاریک ناآگاهی ، جایش را به روشنائی اندیشه و آگاهی مردم ایران خواهد سپرد ؛ که بناگاه از جای برخیزند ؛ و غلیان نفرت از آخوند و حکومتش را ، در قالب یک حرکت سرنوشت ساز به منصه ظهور برسانند و در مقابل آخوند جنایتکار و خون آشام بایستند و آنان را از حیطه قدرت براندازند و ایشان را به سزای نامردمی هایشان عقوبت بکنند!
آنچه که مسلم است ، تحقق یافتن چنین آرمان بزرگی ، ممکن است دیر و زود داشته باشد ؛ اما به هیچوجه سوخت و سوز ندارد . چرا که ملت ایران جانشان به لبهایشان رسیده ، و بیش از این تاب بردباری و تحمل نمودن آزارهای آنان را ندارند . اگر چه هرگونه صبوری و تاب آوردن ، نسبت به اینهمه ستمهای حکومتی این جانیان شقاوت پیشه ، کاملا غیر منطقی و دور از درایت و تعقل است !
آن اندازه که ظلم شونده مقصر است ، ظلم کننده نیست ! اگر زمینه های لازم جهت رنجاندن دیگران ، برای هر ستمکار بی رحمی ایجاد بشود ؛ هر قدر هم که بی دست و پا و بی عرضه و ناتوانا باشد ؛ به راحتی خواهد توانست که دمار از روزگار آنان در بیاورد . این کنشهای بی توجهانه خود مردم است ، که به چنین بی مقدارانی فرصت زورمداری و ستمگری را می دهد !
ملت ایران نیز در این رابطه ، که اینهمه آزار و تعدی حاکمان اسلامی را نسبت به خودشان ، اعضای خانواده و هم میهنانشان می بینند و سکوت می کنند بی تقصیر نیستند . چه بسا با این سکوت و صبوری غیرمنطقی خودشان ، متأسفانه نقش مهم تری هم در این ارتباط داشته باشند !
ممکن است چنین بیانی از سوی برخی سنگدلانه تلقی بشود ؛ اما اگر به اطراف خودمان در منطقه خاورمیانه بنگریم ؟ به وضوح می بینیم که در این مدت محدود و در طول یکی دو سال اخیر ، چه ملت هائی ناتوان تر از مردم ایران ، و با امکانات بسیار محدود و کمتر از ایشان ، در مقابل حاکمان دیکتاتور کشورهایشان ، قد علم نموده و ایستاده اند ؛ تا داد خود و سایر هم میهنان خویش را ، از حاکمان مستبد کشورشان گرفته اند ! آیا می توانیم بگوئیم که آنها از ملت ایران قوی تر هستند ؟ آیا می توانیم آنان را داناتر و هوشیارتر از مردم ایران بپنداریم ؟ آیا می توانیم بگوئیم که دیکتاتورهای حاکم بر آن ممالک ، بی عرضه تر و ناتوان تر از سران خودکامه آخوندی ، به ویژه رهبر ستمکار و بنیادگرای جمهوری فناتیک اسلامی بوده اند ؟!
به هیچوجه هیچکدام از آیاهای بالا صحت و جنبه حقیقی ندارند . آنچه که حقیقت محض و کتمان ناکردنی است ، میزان و اندازه خواستن در میان مردمان آن ممالک ، برای رهائی و آزادی سازی خود و میهنشان ، از یوغ مستبدان دیکتاتور کشورهایشان بوده است . امری که خمیرمایه اصلی ایجاد انگیزه جهت ایجاد توانستن در موجودیت آدم است ؛ که موجب بروز نتایج مثبت و مفید ، در اقدامات آزادیخواهانه آنان می باشد . هر که خواست توانست !
پائیز 2571 آریائی هلند
محترم مومنی روحی
پارس دیلی نیوز

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر