۱۳۹۱ شهریور ۲۵, شنبه

اثر سقوط رﮊیم اسد بر تعادل قوا در رﮊیم ولایت فقیه – کنفرانس غیر متعهدها:


Non-Aligned Movementاجلاس غیر متعهدها در تهران برای رﮊیم اعتبار ببار آورد و یا بی اعتباری؟:
کنفرانس غیر متعهدها در روزهای 9 و 10 شهریور 1391 (30 و 31 اوت 2012) در تهران تشکیل شد. دولت ولایت مطلقه فقیه به مدت 3 سال، رئیس دوره ای غیر متعهدها شد. واقعیتهائی که روی دادند گویای رسیدن رﮊیم به هدفهایش هستند یا خیر؟:
• رویه رﮊیم در داخل و خارج از کشور، رویه رﮊیمی شد که می خواهد از اجلاس غیر متعهدها در تهران اعتبار کسب کند. هم برای ایرانیان و هم برای دنیای خارج، رفتار رﮊیم، با روشنی تمام، می گفت:
1 – ایران در دنیا منزوی نیست. دلیل آن این که غیر متعهدها در تهران اجتماع می کنند.
2 – حضور غیر متعهدها در تهران و عدم موافقت روسیه و چین با تحریم ها، یعنی این که تحریمها ایران را از پا در نمی آورند.
3 – مردم ایران نباید بپندارند که رﮊیم در دنیا بی اعتبار و منزوی است به این دلیل که 120 کشور غیر متعهد در تهران اجتماع می کنند.
اما هزینه بسیار سنگین (حدود 600 میلیون دلار) که گزارشگر نیاز شدید رﮊیم به رسیدن به سه هدف بالا است و نیز حضور یافتگان و حضور نیافتگان، واقعیتهای دیگری را آشکار می کنند:
• از منطقه، سران کشورهای بزرگ، در کنفرانس شرکت نکردند: رئیس جمهوری و نخست وزیر ترکیه نرفتند. پادشاه عربستان نرفت و مُرسی، رئیس جمهوری مصر، پس از سخنرانی و تحویل ریاست به احمدی نژاد، همان روز اول، تهران را ترک گفت. یعنی رﮊیم در منطقه خاورمیانه با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و ترکیه طرف است. مصر نیز با سیاست رﮊیم در منطقه مخالف است. و
– سرانجام از 120 رئیس دولت، حدود 30 مقام اول بیشتر به تهران نرفتندآنها هم که به ایران رفتند، نه برای دادن اعتبار و امتیاز به ایران که برای استفاده از موقعیت سختش و گرفتن امتیاز به تهران رفته اندانتشار خبر «چای هند در ازای نفت ایران»، از این نظر گویا است.
2 – کشورهای شرکت کننده، به استثنای هند، از لحاظ اقتصادی چیزی ندارند به ایران بدهند. توقع دارند چیزی از ایران بستانند. چنانکه هند از موقعیت ایران کمال استفاده را بسود خود می کند. از اتفاق، کنفرانس تهران نمایشگاه اثر بخشی تحریم ها شد. زیرا سران کشورهائی که بیم داشتند حضور در تهران به موقعیت آنها نزد غرب زیان رساند، به تهران نیامدند. حضور کرزای و مالکی در تهران، ناشی از وضعیت در این دو کشور همسایه بود.
3 - اما رفتار رﮊیم با مردم تهران، هم از اعتبار رﮊیم نزد مردم کاست و هم بی اعتباریش را نزد خارجیان بیشتر کرد:
• تخلیه تهران با تعطیل کردنی بمدت روز و پول دادن به ساکنان نزدیک به محل کنفرانس و مسیر میهمانان را آراستن و در شهر خلوت، اجلاس ترتیب دادن، یعنی این که رﮊیم منفور مردم خویش استوگرنه، اجلاس بهترین فرصت برای نشان دادن میزان محبوبیت رﮊیم بود.خلوت کردن شهر از سوئی و استقرار افزون بر 100 (تا 130 هزار نیز گفته اندهزار سپاهی و بسیجی و نیروی انتظامی، از سوی دیگر، اعتراف صریحی است بر ترس رﮊیم از ابراز شدن مخالفت مردم و شدت بیزاری مردم از رﮊیم.
رﮊیم هنوز کارهای دیگری انجام داد که اجلاس را به زیان خویش گرداند:
• حضور دو کس در تهران و مواضعی که گرفتند، سخت به زیان رﮊیم شدندمُرسی، رئیس جمهوری مصر و بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد:
1 – مرسی، در اجلاس، سخنرانی خود را با ستایش از ابوبکر و عمر و عثمان و علی آغاز کرد و چون به سوریه رسید، رﮊیم بشار اسد را رﮊیمی سرکوبگر خواند که باید برودمترجم، سوریه را بحرین گرداند و این کار یک افتضاح بین المللی ببار آوردوسائل ارتباطی غرب که اجلاس غیر متعهدها را نادیده گرفته بودند، درجا، مرسی را (لوموند یک سرمقاله در ستایش از او درج کردستایش کردند و از تقلب مترجم گفتند و نوشتندبحرین، از کاردار ایران توضیح خواست و وزیر خارجه فرانسه (در سپتامبرگفترﮊیمی که چنین آشکار به مردم خود دروغ می گوید، چگونه انتظار دارد ما قولش را در باره صلح آمیز بودن فعالیتهای اتمیش باورکنیم؟
2 – اما، بان کی مون، هم در دیدار با خامنه ای و هم در سخنرانیش در اجلاس و هم در دانشکده روابط بین المللی، در چهار مورد، رﮊیم را مورد انتقاد قرارداد:
2/1- رﮊیم حقوق بشر را رعایت نمی کند و باید این حقوق را رعایت کند.
2/2- بر رﮊیم است که مخالفان سیاسی خود را آزاد کند.
2/3- در مسئله اتمی می باید شفاف سازی و اعتماد سازی کند تا که مشکل از راه گفتگو حل شود.
2/4- در مورد سوریه و دیگر مسائل منطقه باید به راه تعامل برودبخصوص او به موضع خامنه ای و احمدی نژاد در باره اسرائیل، اعتراض کرد.
برای این که دبیر کل سازمان ملل متحد و نیز رئیس جمهوری مصر رعایت عرف دیپلماتیک را نکنند، رﮊیم می باید بیش از حد تصور بی اعتبار باشد و رﮊیم مافیاهای نظامی – مالی بی اعتبار است.
• بیانیه اجلاس، در آنچه به ایران مربوط می شود، دو نکته قابل اهمیت دارد:
1 – نسبت به سوریه، کلمه ای در آن نیست. وقتی این بیانیه را با تصمیم کنفرانس اسلامی مکه مقایسه می کنیم، انزوای رﮊیم و فقدان اعتبارش را آشکار می بینیم: در مکه، کنفرانس عضویت سوریه را به حال تعلیق درآورد و در تهران، باوجود شدت حمایت رﮊیم از رﮊیم سوریه – قلب سخنان مرسی بهنگام ترجمه به فارس گویای شدت و رسوائی این حمایت است-، در بیانیه، کلمه ای در باره سوریه نمی آید. هرگاه خامنه ای و احمدی نژاد در سخنرانی های افتتاحیه خود، در باره سوریه کلمه ای بر زبان می آوردند، می شد گفت غیر متعهدها نخواسته اند موضع مخالف موضع رﮊیم ایران اتخاذ کننداما سکوت خامنه ای و احمدی نژاد و شکسته شدن این سکوت توسط مرسی، بدین معنی است که این دو می دانسته اند غیر متعهدها موضع رﮊیم در قبال سوریه را قابل دفاع نمی دانند.
2 – بیانیه حق همه کشورها، از جمله ایران را، بر استفاده صلح آمیز از انرﮊی اتمی، می پذیرد. در این مورد، نکات زیر قابل ذکر هستند:
2/1- خامنه ای در نطق افتتاحیه خود، با نامشروع خواندن بکار بردن سلاح هسته ای، در واقع، در اجلاس، در حالی که روی سخنش با امریکا و اروپا و روسیه و چین بود، متعهد شد بمب اتمی نسازدمکارم شیرازی نیز به کمک او آمد وقتی تولید و داشتن و بکار بردن سلاح کشتار جمعی را حرام شمرد.
2.2- اما این تعهد بسیار دیر انجام گرفت و با شفاف سازی نیز همراه نبوددر حقیقت، گزارش آﮊانس که همزمان با اجلاس تهران انتشاریافت، همچنان حاکی از تن ندادن رﮊیم به شفاف کردن فعالیتهای اتمی خویش استشفاف سازی و اعتماد سازی نکردن، مانع از آن می شود که به تعهد خامنه ای وقعی گذاشته شودقول وزیر خارجه فرانسه (وقتی شما چنین آشکار به مردم خود دروغ می گوئید چگونه انتظار دارید ما قول شما در باره فعالیت اتمی ایران را باور کنیم)، قول کشورهای 5 +1 است.
• بنا بر اطلاع از ایران، پیش از اجلاس، حدود 20 تن از اقتصاددانان کشور نامه ای به خامنه ای می نویسند و گزارشی در باره وضعیت بس وخامت بار اقتصاد کشور، را همراه آن می کنندگزارش شامل پیشنهادها در باره بهتر کردن وضعیت اقتصادی کشور استاما خامنه ای به نامه مسئولانه آنان ترتیب اثر نمی دهد و دستور می دهد به نویسندگان نامه ابلاغ شود سکوت گزینند.
1- در حاشیه اجلاس غیر متعهدها قرارداد اقتصادی که گره از کار اقتصاد ایران بگشاید، امضاء بکنار، موضوع صحبت نیز نمی شود. علت نیز اینست که کشورهای شرکت کننده، به استثنای هند، اقتصادی بس ناچیز دارند و تنها می توانند از ایران بخورند. در نتیجه، هزینه بکنار، 3سال ریاست ایران بر غیر متعهدها، هزینه ای نیز روی دست ایران خواهد گذاشت. بالا رفتن بهای ارز بعد از اجلاس غیر متعهدها و دیگر داده های اقتصادی، گویای اثر منفی اجلاس از لحاظ اقتصادی است.
• اثر اجلاس بر درون رﮊیم نیز بسیار گویا است:
2- بهنگام افتتاح، خامنه ای در وسط و هاشمی رفسنجانی و لاریجانی در یک سو و احمدی نژاد و شیخ صادق لاریجانی در سوی دیگر او، قرار گرفتند. اما در مراسم اختتامیه، احمدی نژاد تنها بود. و او، در پایان سخنرانی خود از «امام عزیز» یاد کرد و از خامنه ای نامی نبرد.
2/1- هزینه اجلاس و نیز قلب سخنان مرسی، موضوع بگو بگو میان جناحهای رقیب شد.
2/2- این امر که حفظ نظم و برگزاری بدون حادثه اجلاس سران، بدون سپاه و خلوت کردن تهران میسر نبوده است، نیز گویای ناتوانی نیروهای انتظامی و در واقع، از دست رفتن باور به رﮊیم نزد افراد نیروهای انتظامی بود. بدین سان، انزوای سپاه به نمایش گذاشته شد و اطلاعاتی تصدیق شدند که در شماره پیش، انقلال اسلامی انتشار داده بود و حاکی از این بودند که بخشی از افسران ارشد سپاه، از موقعیتی که سپاه پیدا کرده است، ناراضی هستند. گزارش – تحلیل استراتفور در باره اثر سقوط رﮊیم اسد بر تعادل قوا در درون رﮊیم، نیز تصدیق این واقعیت است:
شماره ۸۱۰ از ۲۰ شهریور تا ۲ مهر ۱۳۹۱

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر